اما اکنون تشیع سیاسی فراملی برای بقا می‌جنگد

ترجمه مقاله اکونومیست. [ترجمه این مقاله برای اطلاع تحلیلگران داخلی از محتویات رسانه های خارجی منتشر میگردد] ده روز سوگواری شیعیان برای حسین، نوه پیامبر اسلام، امسال در ۶ ژوئیه با عاشورا به پایان می‌رسد. این ایام همواره با اندوه همراه بوده‌اند، اما امسال این اندوه بیشتر از همیشه است. در زیارتگاه‌های سراسر خاورمیانه، مرثیه‌سرایان از درگذشتگان اخیر ستایش کردند. عزاداران بر سینه زدند و خود را با زنجیر زدند، در حالی‌که تابوت‌های صدها کشته‌شده در حملات اسرائیل از مقابلشان عبور داده می‌شد. در میان ویرانه‌های روستاهای جنوب لبنان و حومه‌های بیروت، شیعیان برای رهبران و سربازان از دست‌رفته خود گریستند. از لکهنو تا لندن، شیعیان از خود می‌پرسیدند که آیا دوران احیای کوتاه‌مدت‌شان به پایان رسیده و آیا بار دیگر با آینده‌ای مواجه‌اند که در آن به عنوان مظلومان اسلام شناخته خواهند شد.

شیعیان کمی بیش از یک‌دهم از ۱.۹ میلیارد مسلمان جهان را تشکیل می‌دهند. از زمانی که یزید، خلیفه اموی، امام حسین را در سال ۶۸۰ میلادی در کربلا به قتل رساند، شیعیان عمدتاً تحت حاکمیت اهل سنت زندگی کرده‌اند. پیش از انقلاب اسلامی آیت‌الله روح‌الله خمینی در ایران در سال ۱۹۷۹، آخرین باری که شیعیان در قلب جهان عرب نفوذی داشتند، بیش از هزار سال پیش بود. خمینی در پی تغییر این وضعیت برآمد و با کاشتن حکومت‌های تابع شیعی در لبنان، عراق، سوریه و یمن، یک جنبش فراملی راه‌اندازی کرد. این جنبش، یک هلال شیعی به طول ۲۳۰۰ کیلومتر در خاورمیانه ایجاد کرد.

اما موج شگفت‌انگیز حملات نظامی اسرائیل ممکن است این جنبش را از هم بپاشد. حملات اسرائیل به ایران و مواضع آن در سوریه و لبنان، شکاف‌های بزرگی در ساختار قدرت شیعیان ایجاد کرده و زنجیره‌ای از واکنش‌ها را به راه انداخته است. در سوریه، جهادی‌های سنی نماینده ایران، یعنی اسدها، را بیرون رانده و یک رهبر سنی جدید به قدرت رسانده‌اند. نزدیکان رئیس‌جمهور احمد الشرع او را با خلفای اموی مقایسه می‌کنند که قدرت را از نوادگان پیامبر گرفتند و پیروان شیعه آن‌ها را قتل‌عام کردند.

شکست‌های بیشتری نیز ممکن است در راه باشد. پیروزی الشرع در سوریه که با دلارهای نفتی کشورهای سنی خلیج فارس تقویت شده، ممکن است سنی‌های عراق را به شورش دوباره علیه دولت شیعه بغداد ترغیب کند. نیروهای شیعه غیررسمی که ده سال پیش به عنوان «حشد الشعبی» در عراق شکل گرفتند، اکنون انتظار دارند بار دیگر از مرز سوریه و استان‌های سنی‌نشین شمال و غرب عراق عقب‌نشینی کنند تا از بغداد محافظت کنند. فدرالیسم که زمانی از سوی سیاستمداران شیعه محکوم می‌شد، اکنون برای رهبران عراقی گزینه‌ای محتمل شده است.

در همین حال، دونالد ترامپ در حال تضعیف نفوذ منطقه‌ای ایران است. او سوریه و لبنان را ترغیب می‌کند که به «توافقات ابراهیم» بپیوندند؛ پیمانی میان اسرائیل و چهار کشور سنی. تحریم‌های او همچنان اقتصاد ایران را فرسایش می‌دهد.

ضعف درونی، تهدیدهای بیرونی را تشدید کرده است. «محور مقاومت» ایران قرار بود ناتوی دنیای شیعه باشد؛ حمله به یکی به معنای حمله به همه بود. اما طی یک سال گذشته، «وحدت جبهات» فروپاشیده است. ایران متحدانش، حزب‌الله و اسدها را رها کرد و علوی‌ها (که شاخه‌ای از تشیع را پیروی می‌کنند) را در سواحل سوریه بی‌دفاع رها کرد تا قتل‌عام شوند. در همین حال، به‌جز چند موشک پراکنده از سوی حوثی‌ها، هیچ‌کدام از نیروهای نیابتی‌اش برای دفاع از ایران در برابر اسرائیل وارد عمل نشدند. اربابان جنگ شیعه در عراق نیز به‌دلیل منافع اقتصادی، وارد جنگ نشدند. ایران هم در واکنش، برخلاف توافق‌ها، صادرات گاز به عراق را قطع کرده و در اوج گرمای تابستان، خاموشی‌های گسترده‌ای ایجاد شده تا تقاضای داخلی را تأمین کند.

رهبری دینی شیعه نیز متزلزل‌تر از همیشه به نظر می‌رسد. سنتاً شیعیان از مراجع خود، بدون چون و چرا، پیروی می‌کردند. اما دو مرجع بزرگ فعلی، روحانیون سالخورده‌ای هستند که نفوذشان به سرعت در حال کاهش است. سیاستمداران عراقی با بی‌توجهی به درخواست‌های اصلاح‌طلبانه آیت‌الله‌العظمی علی سیستانی، برجسته‌ترین مرجع شیعه، جایگاه او را تضعیف کرده‌اند. برای آنکه ضعف نفوذش آشکار نشود، نمایندگانش دیگر خطبه‌های نماز جمعه را نمی‌خوانند. رقیب او، آیت‌الله علی خامنه‌ای، ۸۶ ساله، همچنان رهبر عالی ایران است، اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که طی ۳۶ سال رهبری‌اش قدرت گرفته، در جنگ‌ها تصمیم‌گیرنده اصلی بوده در حالی‌که او خود در پناهگاه پنهان شده بود. یکی از طنزپردازان او را «امام غایب» نامید، اشاره‌ای به امام شیعه‌ای که در قرن نهم به غیبت رفت.

برخی در تلاش برای پر کردن این خلأ، به مقاومت شدیدتر روی آورده‌اند. در ایران، نسل جدیدی از فرماندهان ممکن است برای حفظ بقای خود، تلاش‌ها برای ساخت بمب هسته‌ای شیعه را سرعت ببخشند. آن‌ها می‌توانند پایتخت‌های سنی حوزه خلیج فارس که میزبان پایگاه‌های آمریکایی هستند را تهدید کنند. سیاستمداران شیعه عراق نیز برای افزایش آرای خود در انتخابات نوامبر، آتش احساسات فرقه‌ای را شعله‌ور کرده‌اند. برخی هشدار می‌دهند که آمریکا در تلاش است نخست‌وزیر شیعه عراق را با یک سنی جایگزین کند و بار دیگر شیعیان را به کفش‌دوزهای خاورمیانه تبدیل نماید. «لعنت بر فرزندان اموی!» فریاد زد مقتدی صدر، سیاستمدار تندرو عراقی، پس از آن‌که گزارش شد دولت سوریه حرم حضرت زینب در نزدیکی دمشق را از زائران تخلیه کرده است.

دیگران بر این باورند که رادیکال‌کردن سایر مسلمانان، فارغ از مذهبشان، و جذب آن‌ها به پروژه شیعی، ممکن است نجات‌بخش باشد. در حالی‌که رهبران سنی به کشتار اسرائیل در غزه تن داده‌اند، عوام‌گرایان شیعه از ایران به‌خاطر ایستادگی‌اش در برابر اسرائیل تمجید می‌کنند. وب‌سایت‌هایشان شلیک موشک‌های ایرانی به سمت اسرائیل را جشن می‌گیرند و ادعای پیروزی ایران در وادار کردن اسرائیل به آتش‌بس را تحسین می‌کنند. علی طاهر، رئیس یک اندیشکده در بغداد می‌گوید: «این جنگ حمایت مردمی از ایران را در خیابان‌های عربی، که در پایین‌ترین حد خود بود، احیا کرده، چون زخم فلسطین هنوز خونریزی دارد.»

اما بسیاری دیگر از اصل «مقاومت» ناامید شده‌اند. آذربایجان، کشوری دیگر با اکثریت شیعه که با ایران هم‌مرز است، مدل متفاوتی از تشیع ارائه می‌دهد. این کشور مدت‌ها پیش از رهبران سنی، با اسرائیل روابط نزدیکی برقرار کرد. در ازای صادرات نفت به اسرائیل، سلاح، فناوری و مشاوره دریافت می‌کند. برخی بر این باورند که در صورت رهایی از حاکمیت روحانیون، سپاه ایران ممکن است خطابه‌های مذهبی را کنار گذاشته، تشیع فراملی را رها کرده و به دنبال آشتی با آمریکا باشد. اما به نظر می‌رسد فساد و فروپاشی ادامه خواهد داشت. یک مقام عراقی می‌گوید: «ما پروژه‌ای شیعی نداریم که از ما محافظت کند. این نسل شیعه گم‌شده است.» ■