ارزیابیها بسیار متفاوتاند و دانستن پاسخ قطعی غیرممکن است
ترجمه مقاله اکونومیست. ۲۶ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۴:۵۸ صبح
عملیات «چکش نیمهشب» (Operation Midnight Hammer)، نامی بود که آمریکا برای حمله خود به ایران در روز ۲۲ ژوئن انتخاب کرد. این عملیات، حملهای گسترده با مشارکت بیش از ۱۲۵ هواپیمای نظامی بود؛ بزرگترین حملهای که تاکنون با بمبافکنهای پنهانکار B-2 انجام شده و نخستین استفاده جنگی از بمب عظیمالجثهی GBU-57، قویترین بمب نفوذگر آمریکا، محسوب میشود.
هفت بمبافکن از پایگاه هوایی وایتمن در ایالت میزوری آمریکا پرواز ۳۷ ساعتهای را به سمت ایران و بازگشت طی کردند. در طول مسیر از تانکرهای سوخترسان هوایی و جنگندههایی برای پاکسازی مسیر استفاده شد. همزمان، هواپیماهای فریبنده به سمت غرب و اقیانوس آرام پرواز کردند تا رصدکنندگان را گیج کنند. همچنین دهها موشک کروز «تاماهاوک» از زیردریاییها به سمت اهداف در ایران شلیک شد.
وزیر دفاع، پیت هگزث، با افتخار گفت که گستره و مقیاس این عملیات «نفس را از سینه بسیاری از ناظران خواهد برد». اما پرسش مهم این است: این حمله چه میزان آسیب واقعی به برنامه هستهای ایران وارد کرده است؟
دونالد ترامپ اعلام کرد که سه تأسیسات مورد هدف «بهکلی نابود شدهاند». اما در روز ۲۵ ژوئن، رسانههای آمریکایی گزارشی منتشر کردند که تردیدهایی جدی را از سوی آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) آمریکا بازتاب میداد. این نهاد ظاهراً نتیجه گرفته بود که حملات آمریکا و اسرائیل برنامه هستهای ایران را تنها چند ماه عقب انداختهاند، نه سالها.
بر اساس گزارش سیانان، سانتریفیوژهایی که ایران برای جداسازی ایزوتوپ اورانیوم مورد نیاز ساخت بمب استفاده میکند عمدتاً «سالم» ماندهاند و ایران همچنان تأسیسات مخفی دیگری دارد که «فعال» هستند. نیویورک تایمز گزارش داد بخش بزرگی از ذخایر اورانیوم نزدیک به درجه تسلیحاتی ایران، پیش از حملات جابهجا شده و سالم ماندهاند.
برای آرامکردن خشم عمومی، تولسی گبرد (مدیر اطلاعات ملی آمریکا) و جان رتکلیف (رئیس سیا) بیانیههایی صادر کردند که در آن تأکید داشتند تأسیسات مورد حمله «نابود شدهاند».
نابودی یا اغراق؟
بمبافکنهای B-2، تعداد ۱۴ بمب GBU-57 را روی سایتهای هستهای زیرزمینی در نطنز و بهویژه فردو رها کردند. ترامپ فردو را «هدف اصلی» توصیف کرد. موشکهای تاماهاوک نیز به اصفهان اصابت کردند؛ مجموعهای از تأسیسات که در آن ایران اورانیوم فلزی را به ترکیب گازی و برعکس تبدیل میکند، سانتریفیوژ میسازد و احتمالاً بخشی از ذخیره اورانیوم با غنای بالا را در آنجا نگهداری کرده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) تخمین زده که ایران ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار دارد؛ تنها یک گام کوچک تا اورانیوم ۹۰ درصدی مورد نیاز بمب اتم. این مقدار برای ساخت تقریبی ۱۰ بمب هستهای کافی است.
پیش از حمله، مقامات غربی تردید داشتند که حتی بمب GBU-57 یا «نفوذگر عظیمالجثه» بتواند به بخشهای عمیق تأسیسات فردو آسیب جدی بزند. این بمب میتواند از ۶۰ متر بتن عادی عبور کند اما در برابر بتن مسلح به عمق کمتری نفوذ میکند. ضربههای متوالی به یک نقطه میتواند نفوذ بیشتری ایجاد کند.
تصاویر ماهوارهای از شرکت آمریکایی مکسار پس از حمله، مجموعهای از دهانههای انفجار را روی دامنه کوه محل فردو نشان میدهد.
دیوید آلبرایت، بازرس پیشین آژانس انرژی اتمی و رئیس اندیشکدهای در واشنگتن، پیش از حمله گفته بود که فردو «بیش از آنچه تصور میشود آسیبپذیر است». به گفته او، اسرائیل اطلاعات دقیقی از طراحی سایت فردو دارد، از جمله نقشه تونلها، مسیرهای تهویه و منابع تغذیه برق. او میگفت تنها یک مسیر تهویه در فردو وجود دارد و نابود کردن آن میتواند تأسیسات را «برای چند سال از کار بیندازد، نه فقط چند ماه».
حتی اگر همه بخشهای فردو منهدم نشده باشند، قدرت تخریب انفجارها ممکن است بخش زیادی از تجهیزات داخل آن را نابود کرده باشد.
تردیدهای اطلاعاتی
دلایل دیگری نیز برای زیر سؤال بردن بدبینی گزارش DIA وجود دارد. خود تحلیلگران این نهاد، گزارششان را دارای «اطمینان پایین» توصیف کردهاند، یعنی اعتبار آن «مشکوک»، «بدون شواهد قوی» و یا مبتنی بر منابعی با «نگرانیهای جدی» است. گزارش یادشده تنها بر پایه تصاویر ماهوارهای و ارتباطات شنود شده تدوین شده است.
با ورود اطلاعات جدید، ارزیابیهای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا ممکن است تغییر کند. دیوید آلبرایت در ۲۴ ژوئن اعلام کرد شواهد جدید نشان میدهد «ذخایر بیشتری از اورانیوم غنیشده در زیر آوار ماندهاند» نسبت به آنچه روز قبل تصور میشد. به گفته او، ایران احتمالاً حدود ۲۰ هزار سانتریفیوژ را در نطنز و فردو از دست داده که این، یک گلوگاه بزرگ در مسیر بازسازی برنامه بمبسازی ایجاد میکند.
آیا برنامه هستهای ایران به پایان رسید؟
فردو در ابتدا یک پروژه مخفی بود که در سال ۲۰۰۹ توسط کشورهای غربی افشا شد. اکنون پرسش این است که آیا ایران تأسیسات مخفی دیگری در اختیار دارد که سالم مانده باشند و آیا ذخیره کافی از اورانیوم با غنای بالا در اختیار دارد که بتواند برنامه را به دور از چشم ناظران از سر گیرد؟
ایران تهدید کرده از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج خواهد شد. در صورت خروج، بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیگر امکان نظارت بر برنامه هستهای ایران را نخواهند داشت.
با این حال، جاسوسهای اسرائیل بارها نشان دادهاند که توانایی نفوذ فوقالعادهای به تأسیسات هستهای و نیروهای امنیتی ایران دارند و پیش از این چندین دانشمند هستهای و فرمانده نظامی ایران را ترور کردهاند.
برنامه هستهای ایران بسیار گستردهتر و پراکندهتر از پروژههای عراق و سوریه بوده است که اسرائیل به ترتیب در سالهای ۱۹۸۱ و ۲۰۰۷ آنها را بمباران کرد.
نیکلاس میلر، کارشناس عدم اشاعه هستهای از کالج دارتموث میپرسد:
«آیا این ماجرا شبیه سوریه در سال ۲۰۰۷ خواهد بود، که برنامه هستهای یکسره پایان یافت؟ یا مانند عراق در ۱۹۸۱ که جاهطلبیهای هستهای تقویت شد و مداخلات بعدی را ضروری کرد؟»
او پاسخ میدهد: «با فرض اینکه رژیم کنونی در ایران باقی بماند، من روی دومی شرط میبندم.»